شراب انداختن
لغتنامه دهخدا
شراب انداختن . [ ش َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) شراب ساختن . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ) :
گر نیندازد ستم بر نوبهار خود کمند
در خزان هرکس که نتواند شراب انداختن .
گر نیندازد ستم بر نوبهار خود کمند
در خزان هرکس که نتواند شراب انداختن .
صائب .