ترجمه مقاله

شراحی

لغت‌نامه دهخدا

شراحی . [ ش ُ ] (از ع ، ص نسبی ، اِ) نوعی از کباب و نوعی از طعام باشد که با هم در فرن پزند. (برهان ) (آنندراج ). نوعی از طعام و کباب که با هم مخلوط پزند و از اشعار بسحاق معلوم میشود که آن را در سطل که ظرفی است مخصوص مینهادند چه در همه جا سطل شراحی گفته است . (فرهنگ لغات دیوان بسحاق اطعمه ص 179).قسمی از کباب که شرحه شرحه کرده باشند :
سطلکی چند شراحی به موقع باشد
که بچینیم در این خوان ز یمین و ز یسار.

بسحاق (دیوان اطعمه ).


چندان بنشین تا بپزد دیگ شراحی
کان لحظه به دل میرسد از دوست پیامی .

بسحاق (دیوان اطعمه ).


ترجمه مقاله