ترجمه مقاله

شراف

لغت‌نامه دهخدا

شراف . [ ش ِ ] (ع مص ) مشارفة. با همدیگر مفاخرت کردن . (ناظم الاطباء). مخفف فعال از شرف و آن بزرگی و علو باشد. (از معجم البلدان ). || برآمدن و مطلع شدن بر چیزی . (ناظم الاطباء). || نزدیک شدن . (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله