شررآمیزلغتنامه دهخداشررآمیز. [ ش َ رَرْ ] (مف مرکب ) آمیخته به شرر. پرشراره : نیست آرام در آن دل که هوس بسیارست شررآمیز بود شعله چو خس بسیارست .صائب (از آنندراج ).