ترجمه مقاله

شرقة

لغت‌نامه دهخدا

شرقة. [ ش َ رِ ق َ ] (ع اِ) آفتاب وقتی که برآید. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به شرق و شَرقَة شود. || مشرق . || (ص ) مؤنث شرق . گویند: عین شرقة؛ چشم سرخ خون آلود. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله