ترجمه مقاله

شروب

لغت‌نامه دهخدا

شروب . [ ش َ ] (ع ص ، اِ) آشامیدنی از مایعات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || آب که نه شور باشد نه خوش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). آب که بتوان خورد اگر چه ناخوش بود. (مهذب الاسماء) (ازاقرب الموارد). || نیک آب خوار. || ماده شتر آزمند نر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله