ترجمه مقاله

شروع

لغت‌نامه دهخدا

شروع . [ ش ُ ] (ع اِمص ، اِ) آغاز و فیال و ابتدا و اول . (ناظم الاطباء).
- شروع افتادن ؛ شروع شدن . آغاز گشتن : اگر در محامد اخلاق و مآثر اعراق این پادشاه ... خوض و شروع افتد. (سندبادنامه ص 18).
- کلاس شروع ؛در سابق بر کلاس تهیه اطلاق می شد و پیش از کلاس اول کودکان ، را برای تعلیم آماده می کردند.
|| دیباچه . (ناظم الاطباء). || حمله و هجوم . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله