ترجمه مقاله

شریطة

لغت‌نامه دهخدا

شریطة. [ ش َ طَ ] (ع مص ) شریطه . لازم گرفتن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شرط در لازم گرفتن چیزی و اجرای آن در بیع و مانند آن . (از اقرب الموارد). || (اِ) شرطنامه ٔ خرید و فروخت . (مهذب الاسماء). || شرط و پیمان . ج ، شَرائط. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || (ص ) شتر شکافته گوش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || (اِ) بندی که جامه بر آن افکنند. (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ). رژه . (یادداشت مؤلف ). || گوسپندی که در گلوی آن نشان اندک و خفیف کنند، مانند نشان حجامت و رگ گردن آن را نبرند و خون نریزند... و این رسم جاهلیت است و فی الحدیث : لاتَأکلوا لشریطة. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مشروطة. (اقرب الموارد). رجوع به مشروطة شود.
ترجمه مقاله