ترجمه مقاله

ششلیک

لغت‌نامه دهخدا

ششلیک . [ ش ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) سیخی . شیشلیک . طرز تهیه ٔ آن چنین است که مقداری گوشت راسته ٔ قرمز و به قدر یک چهارم آن دنبه را قطعه قطعه کرده با پیاز خردشده مخلوط نمایند و نصف روز در محل خنکی بگذارند و روی آن را سرکه و نمک و فلفل ریزند تا ترد شود. سپس چهار قطعه گوشت و یک قطعه دنبه را به ترتیب به سیخ باریک و بلند کشیده مانند کباب معمولی روی آتش پزند و آبدار بردارند و در قاب گذاشته روی آن کره و پیاز خردکرده ریزند. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله