شش روزه
لغتنامه دهخدا
شش روزه . [ ش َ / ش ِ زَ /زِ ] (ص نسبی ) منسوب به شش روز. در عرض شش روز. || عبارت از عالم که از عرش تا فرش در شش روز ساخته شده است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) :
قبله ٔ نه چرخ به کویت در است
عنبر شش روزه به مویت در است .
قبله ٔ نه چرخ به کویت در است
عنبر شش روزه به مویت در است .
نظامی .