ترجمه مقاله

شش ضربه

لغت‌نامه دهخدا

شش ضربه . [ ش َ / ش ِ ض َ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح نرد) داوی است در نردبازی و آن را شش ضرب نیز گویند. (برهان ). به اصطلاح نرادان شش بازی راگویند که پیاپی از حریف ببرد و بعضی گویند که داو شش زده بازی از حریف ببرد. (غیاث اللغات ) :
در مدحت تو به هفت اقلیم
شش ضربه دهد سخنوران را.

خاقانی .


رجوع به شش ضرب شود.
ترجمه مقاله