ترجمه مقاله

شطء

لغت‌نامه دهخدا

شطء. [ ش َطْءْ ] (ع اِ) خرمابنان ریزه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کشت یا خوشه یا برگ آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || طرف . قوله تعالی : اخرج شَطْاءَه ُ. (قرآن 29/48)؛ ای طرفه . (منتهی الارب ). || جانب رود. || آنچه در اطراف ریشه ٔ درختان روید. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله