ترجمه مقاله

شطون

لغت‌نامه دهخدا

شطون . [ ش َ ] (ع ص )چاه دورتک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). چاه دورفرود. (مهذب الاسماء). || چاهی که در آن از دو طرف با دو رسن آب کشندو دهانه ٔ آن فراخ و پایین وی تنگ باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || جهت دور و دراز. جهت دور و دراز. (ناظم الاطباء). جهت بعید و بی پایان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به شطوف شود. || غزوة شطون ؛ ای بعیدة. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله