ترجمه مقاله

شعار

لغت‌نامه دهخدا

شعار. [ ش َ ] (ع اِ) درخت درهم پیچیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درخت بسیارمایه در زمین نرم که مردم در پناه آن از سرما و گرما پناه آرند و فرودآیند.(از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || زمین بسیاردرخت . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || جامه ای که بر تن ساید مانند پیراهن و کلاه و ازار. ضد دثار. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شِعار. رجوع به شِعار شود.
ترجمه مقاله