ترجمه مقاله

شعب

لغت‌نامه دهخدا

شعب . [ ش ِ ] (ع اِ) راه در کوه . ج ، شِعاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). راهی که در کوه باشد. (غیاث اللغات ). غار. (غیاث اللغات ) . دَرِ کوه . (دهار) (مهذب الاسماء). در غاله . (زمخشری ) : آشیانه گرفتند برشقی راسخ و شعبی راسی . (سندبادنامه ص 120). تنی چند از مردان واقعه دیده ٔ کارآزموده را بفرستادند تا در شعب جبل پنهان شدند. (گلستان سعدی ). || بیراهه در زیر زمین . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || گشادگی میان دو کوه . ج ، شِعاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || شکاف و رخنه . (ناظم الاطباء). || داغی است مر شتران را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || حی (قبیله ٔ) بزرگ . || ناحیه ، ج ، شِعاب . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله