ترجمه مقاله

شعب

لغت‌نامه دهخدا

شعب . [ ش ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَشعَب ، شَعباء. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به اشعب و شعباء شود. || شعب الزمان ؛ حالات روزگار. (از اقرب الموارد). || شعب السفود؛ دندانه های آن . و سفود آهن سیخ مانندی است که گوشت را در آن بریان کنند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله