ترجمه مقاله

شعراء

لغت‌نامه دهخدا

شعراء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اشعر. درشت و زشت اززن و ماده شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خشن و زشت . (از اقرب الموارد). || (اِ) پوستین . || کثرت و بسیاری مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || درخت بسیار. (از اقرب الموارد). || موی زهار. (منتهی الارب ). || مگس کبود و یا سرخ که بر استر و خر و سگ نشیند. ج ، شُعْر. (منتهی الارب ). مگس سگ . (یادداشت مؤلف ). مگس که دو نیش دارد. (مهذب الاسماء). || زمین با درخت و زمین درخت ناک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مرغزار بسیارگیاه . (منتهی الارب ). روضه ٔ بسیارنبات . (از مهذب الاسماء). || ریگ نیک رویاننده ٔ گیاه نصی . || درختی از شوره گیاه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نوعی از شفتالو، و در این معنی اخیر واحد و تثنیه و جمع در وی یکسان است . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). شفتالو. (از یادداشت مؤلف ). || جئت بها شعراء ذات وبر؛یعنی بد آوردی در سخن ، و این را وقتی گویند که متکلم سخن گوید ناصواب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) گوسپند بسیارموی . (از مهذب الاسماء). || داهیة شعراء؛ بلای بد از مردم و یا دد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله