ترجمه مقاله

شعرانی

لغت‌نامه دهخدا

شعرانی . [ ش َ نی ی ] (ع ص ) بسیارموی و درازموی اندام . گویند: رجل شعرانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پرموی . بسیارموی . پشم آلو. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله