ترجمه مقاله

شع

لغت‌نامه دهخدا

شع. [ ش ُع ع ] (ع اِ) خانه ٔ تننده . (منتهی الارب )(آنندراج ). خانه ٔ عنکبوت . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || شعاع آفتاب و روشنی آن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ج ، اَشِعَّة، شِعاع . (ناظم الاطباء): شع شمس ؛ شعاع آن . (از اقرب الموارد). رجوع به شعاع و اشعة شود.
ترجمه مقاله