ترجمه مقاله

شغب

لغت‌نامه دهخدا

شغب . [ ش َ / ش َ غ َ ] (ع مص ) برانگیختن فتنه و شر را بر قومی . (ناظم الاطباء). تهییج شر. (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد). برانگیختن فتنه و تباهی و خصومت و نزاع . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: شغیهم و شغب علیهم و شغب بهم ؛ یعنی شر را بر ایشان تهییج کرد. (منتهی الارب ).شر انگیختن . (مقدمه ٔ میر سیدشریف جرجانی ص 3). شور انگیختن . (دهار) (مجمل اللغة). || سرزنش کردن . || بد گفتن . (مقدمه ٔ لغت جرجانی ص 3).
ترجمه مقاله