ترجمه مقاله

شفقی

لغت‌نامه دهخدا

شفقی . [ ش َ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب به شفق . سرخی شام و بامداد. || سرخ و گلگون . (ناظم الاطباء). سرخرنگ . (آنندراج ) :
قسم به ساقی کوثر که ازشراب گذشتم
ز باده ٔ شفقی همچو آفتاب گذشتم .

صائب تبریزی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله