ترجمه مقاله

شلمغان

لغت‌نامه دهخدا

شلمغان . [ ش َ م َ ] (اِخ ) نام قریه ای است از واسط که اکنون خراب است و از آنجاست ابوجعفر محمدبن علی شلمغانی معروف به ابن ابی العزاقر. (از انجمن آرا) (آنندراج ) (از خاندان نوبختی ص 222).
ترجمه مقاله