ترجمه مقاله

شلی

لغت‌نامه دهخدا

شلی . [ ش ُ ] (اِخ ) (اِبرام ) یکی از بازیگران تآترهای روی حوضی و مظهر بی عرضگی و ننری و بچه ننه بودن و تنبلی و بیکارگی است . این «پرسوناژ» معمولاً با «سیاه » روی صحنه می آید. سر و وضع و لباسش از باطنش خبرمی دهد. معمولاً گیوه یا کفش هایش پیش پای او میرود و با وجود بزرگسالی بادبادکی بدست دارد و آب از دهانش سرازیر است . ابرام شلی را گاه به تمسخر اوس فرزی (استاد فرزی )، یعنی آدم چابک و چالاک و جمع و جور و زبر وزرنگ می خوانند. در زبان عامیانه آدمهای لخت و سست وبیحال و بچه ننه را «ابرام شلی » یا «اوس فرزی » یا «اوس فرزی توی عروسی » می خوانند. (فرهنگ لغات عامیانه ).
ترجمه مقاله