ترجمه مقاله

شل و پر

لغت‌نامه دهخدا

شل و پر. [ ش َ ل ُ پ َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) شل و پل . قطعه قطعه . پاره پاره . (یادداشت مؤلف ).
- شل و پر کردن ؛ قطعه قطعه کردن . از هر جای مجروح کردن . بسیار جراحات وارد کردن . از پا انداختن : پنجاه نفر رعیت با چماق شصت قزاق را شل و پر کردند. (یادداشت مؤلف ). له و لورده کردن .
ترجمه مقاله