ترجمه مقاله

شمشیرگیر

لغت‌نامه دهخدا

شمشیرگیر. [ ش ِ / ش َ ] (نف مرکب ) که شمشیر گیرد رزم را. که شمشیر بردارد جنگ را. آشنا به شمشیرزنی . شمشیرزن . کنایه از دلاور و جنگجو. (یادداشت مؤلف ) :
به سهراب گفت ای یل شیرگیر
کمندافکن و گُرد شمشیرگیر.

فردوسی .


تو شمشیرگیری و او جام گیر
تو بر سر نشینی و او بر سریر.

نظامی .


رجوع به شمشیرزن شود.
ترجمه مقاله