ترجمه مقاله

شمیران

لغت‌نامه دهخدا

شمیران . [ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) احمد کسروی درباره ٔ کلمه ٔ شمیران آرد: شمیران که خود نام چند دز و آبادی است و همچنین سمیرم که دزی استوار میانه ٔ سپاهان و فارس بوده و شمیرم که باز دزی بوده در هرات و دیهی بوده در ساوه و سمیران که دزی و کوره ای بوده در فارس و نیز شمیران ایران را در برخی از کتابهای عربی سمیران و در کتابهای ارمنی شمیرام می نویسند و شمیلان که دزی بوده در نزدیکی طوس و یاقوت حموی از آن نام می برد؛ اگرچه در ظاهر اندک اختلافی با هم دارند، ولی همگی یک کلمه اند و این تفاوت ظاهراً از اختلاف لهجه برخاسته است ، زیرا تبدیل یافتن میم و نون به یکدیگر و سین و شین به یکدیگر و افتادن الف از کلمه ها و یا تبدیل آن به واو در زبانهای ایران بسیار عادی و شایع می باشد. باید دانست که هر کدام ازاین نامها از دو کلمه ترکیب می یابد که کلمه ٔ نخستین (شمی ) یا (سمی ) و کلمه ٔ دومین (ران ) یا (رام ) یا (لان ) یا (رم ) می باشد. این مطلب را به چند دلیل می توان ثابت کرد: 1- (شمی ) در «شمیدیزه » و «شمیهن »، (ران ) [و رام ] در «لنکران »، «خیلام » و «پارام » نیز آمده . 2- بیشتر نامهای آبادیهای ایران از دو کلمه ترکیب یافته اند، مانند: اردبیل ، مارالان ، دماوند و جز آن . کلمه ٔ (ران ) که علاوه بر موارد بالا به صورت (اران ) یا (آران ) در کلمه های بسیاری مانند: خابران ، و به صورت (الان ) در (مارالان ) و (سبلان ) و غیره دیده میشود از روی قاعده ٔ زبانشناسی بی تردید (ران ) و (اران ) و (الان ) همگی یک کلمه و به یک معنی است و چنانکه در کلماتی از قبیل (نمکلان ) که بمعنی نمکزار است و (لانه ) را هم می دانیم که از معنی جایگاه خالی نیست و (اران ) نیز در زبان ارمنی معنی (دان ) فارسی را در آخر کلمه ها دارد، مانند: (قراق اران ) که بمعنی منقل و آتشدان است ؛ از اینجا درمی یابیم که در نامهای آبادیها نیز این دو کلمه را بمعنی (دز) و (شهر) و (دیه ) می توان گرفت ، زیرادرباره ٔ نام آبادیهایی که از دو کلمه ترکیب یافته اند می دانیم که کلمه ٔ دومی در بیشتر آنها بمعنی جا، سرزمین ، بوم ، شهر و دیه است و از اینجا برای «مادران » و «مارلان » معنایی جز معنی دز یا دیه مادان (قوم ماد)نمی توان پنداشت ؛ ولی برای «شمی » در هیچیک از زبانهای باستانی یا لهجه های بومی معروف معنایی به دست نمی آید، اما (شمیرانها) را که می شناسیم می دانیم عموماً در نقاط سردسیر قرار دارند؛ از اینجا می توان گفت که (شمی ) به معنی سرد و شمیران بمعنی سردستان یا سردگاه است و چنانکه می دانیم (زم ) در کلمه ٔ زمستان و زمهریربه معنی سرما است و (زمی ) با اندک اختلافی در اغلب زبانهای سنسکریت ، یونانی ، لاتینی ، ارمنی و روسی بمعنی زمستان است . در سنسکریت «هیما»، در لاتین hiems، در یونانی «خیمون »، در ارمنی «جمیر» و در روسی «زیما» است و «هیما» در سنسکریت بمعنی برف نیز هست و این خود دلیل دیگری است بر اینکه زمی جز بمعنی سرد نمی باشد وهرگز نمی توان پنداشت که این همه نامها برای زمستان اتفاقی باشد و مناسبت معنی در کار نباشد. این نیز یقین است که (شمی ) یا (سمی ) در شمیران و سمیرم و غیره با آن کلمه ها یکی است چه تبدیل سین و شین به همدیگر و زا و جیم به همدیگر و سین و ها به همدیگر از امرهای عادی زبانهای هند و ایرانی است ، پس نتیجه می گیریم که (زمی ) بمعنی سرد است و (شمی ) نیز شکل دیگر آن می باشد و (ران ) و جز آن نیز بمعنی آبادی و دیه و دز و در نتیجه معنی همه ٔ آنها (سردستان ) یا (سردگاه ) است . (از نامهای شهرها و دیه های ایران تألیف کسروی صص 15-16). ناحیتی است کوهستانی به شمال تهران با هوای ییلاقی دارای قرایی چند، از جمله تجریش ، قلهک ، دزآشوب ، نیاوران ، حصار بوعلی ، سلطنت آباد و رستم آباد و امامزاده قاسم و جماران ، ونک ، درکه و غیره ، و مرکز آن تجریش است . حد شمالی : لواسانات و رودبار. شرقی : لواسانات .جنوبی : غار و حومه ٔ تهران . غربی : کن . طول آن از مشرق به مغرب (از گردنه ٔ جاجرود تا فرحزاد) 25هزار گز وعرض آن از شمال به جنوب (از قلعه ٔ توچال تا قصر) 12هزار متر است . در شمال آن کوه شمیران تشکیل قوسی داده که دیه های مختلف شمیران در دره های آن کوه واقع شده و دره ٔ مرکزی پرجمعیت تر است . عده ٔ قرای شمیران 84 است و تقریباً همه ٔ آن قراء گردشگاه و تفرجگاه مردم تهران در تابستان است . (از یادداشت مؤلف ). دره های شمیران از مغرب به مشرق عبارت است از: 1- دره ٔ فرحزاد که دیه مهم آن فرحزاد است . 2- دره ٔ درکه که روستاهای آن درکه و اوین و در جنوب آنها ونک است . 3- دره ٔ پس قلعه و دربند که مهمترین قرای آن تجریش - مرکز حکومت شمیرانات - و قصر ییلاقی سلطنتی سعدآباد در این دره واقع است و دیه های دیگر آن زرگنده و قلهک می باشد. 4-دره ٔ امامزاده قاسم که در سرپل تجریش به دره ٔ دربندمتصل می شود و قریه ٔ مهم آن امامزاده قاسم است . 5- دره ٔ دارآباد که آبهای سیلاب آن از مشرق تهران می گذرد و روستاهای مهم آن دارآباد است ، بین امامزاده قاسم ودارآباد قرای دزاشیب ، رستم آباد، نیاوران ، دروس و ضرابخانه واقع است و قصر سلطنتی صاحبقرانیه در نیاوران قرار دارد. جاده های بسیاری آبادیهای شمیران را به تهران متصل می سازد. (از جغرافیای سیاسی کیهان صص 362 -363). ناحیه ای از ولایت ری که در دامنه ٔ کوه البرز واقع شده . (ناظم الاطباء). امروزه با توسعه ٔ تهران از سمت شمال قسمتهای زیادی از آبادیها و زمینهای شمیران جزء شهر تهران شده است و نیز در تداول مردم تهران غالباً از مرکز بخش به جای تجریش با کلمه ٔ شمیران نام می برند، یعنی نام بخش را به مرکز آن اطلاق می کنند.
ترجمه مقاله