ترجمه مقاله

شنق

لغت‌نامه دهخدا

شنق . [ ش َ ن َ ] (ع اِ) دیت جراحات . (منتهی الارب ). أرش . ج ، اَشْناق . (تاج العروس ) (از اقرب الموارد). || کار. (منتهی الارب ). عمل . (تاج العروس ) (اقرب الموارد). || مابین دو نصاب از زکات مثلاً ده گوسفند مابین چهل و یکصد و بیست و بر این قیاس است در غیر آن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). و شنق اعلی در دیات بیست گاو دوساله و در شنق اسفل بیست ماده شتر آبستن (نزدیک به زادن ) و شنق اعلی در زکات یک ماده شتر آبستن است در بیست و پنج و شنق اسفل یک گوسپند است در پنج شتر. (از اقرب الموارد). آنچه به میان دو فریضه بود. (مهذب الاسماء). در فقه ، مابین دو فریضه ٔ زکوة. مقداری که از نصاب مقرر برای زکوة شتر کمتر است . وَقَص . (یادداشت مؤلف ). مال میان دو نصاب از زکوة که آن معاف است . (از منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف ). || کم از دیت . (منتهی الارب ). کمتر از دیت . (از اقرب الموارد). || فضله که زائد بماند. (منتهی الارب ). فضله . (از اقرب الموارد). || درازی سر. (منتهی الارب ). || رسن . || عدل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). یک لنگه از بار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله