ترجمه مقاله

شنی

لغت‌نامه دهخدا

شنی . [ ش َن ْ نی ] (اِخ ) حفص بن عمربن مرة شنی . صحابی است . || عقبةبن خالد شنی . محدث است . || عمربن ولید شنی . محدث است . || صلت بن حبیب تابعی شنی . محدث است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله