ترجمه مقاله

شن

لغت‌نامه دهخدا

شن . [ ش ِ ] (اِ) سنگ ریزه ٔ خردتر از ریگ و درشت تر از ماسه . (یادداشت مؤلف ). ریگهای بسیار ریزه که در کنار دریا و رود بسیار است . ماسه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). خرده سنگها که از ریگ نرم تر است و معمولاً جهت فرش کردن خیابانهای شنی بکار میرود و گاه با قیر مخلوط و پخته شود آسفالت را. درشتی دانه های شن معمولاً از نیم سانتیمتر مکعب تجاوز نکند و تا خردی دانه های گندم و ارزن رسد و از این حد کوچکتر را ماسه گویند. سنگریزه . (از فرهنگ فارسی معین ). رمل .
ترجمه مقاله