ترجمه مقاله

شهرابان

لغت‌نامه دهخدا

شهرابان . [ ش َ ] (اِخ ) شهربان . قریه ٔ بزرگی است با باغهای نخیل از نواحی خالص در مشرق بغداد، و عده ای از اهل علم از آنجا برخاسته اند. (از معجم البلدان ). حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب نویسد: از او [ خانقین ] تا رباط جلولا... پنج فرسنگ ، از او تا هارونیه پنج فرسنگ و شهرابان به دست راست به دوفرسنگی این مرحله است . و نیز گوید که شهرابان را دختری ابان نام از تخم کسری ساخته است . (از نزهة القلوب ج 3 ص 43، 165).
ترجمه مقاله