ترجمه مقاله

شهربان

لغت‌نامه دهخدا

شهربان . [ ش َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) شهروان . بزرگ و حاکم و نگاهدارنده ٔ شهر، و آنرا شهریار گفته اند. (از انجمن آرا). مرزبان . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله