ترجمه مقاله

شهربانو

لغت‌نامه دهخدا

شهربانو. [ ش َ ] (اِخ ) شهربانویه . مشهور آن است که وی دختر یزدگرد پادشاه ایران بوده است و در خلافت عمر اسیر شد وبه نکاح امام حسین (ع ) درآمد و امام زین العابدین (ع ) ازو متولد شد. نام هایی دیگر نیز بدو داده اند از جمله شاه زنان . رجوع شود به بحثی در باره ٔ شهربانو (فصلی از کتاب چراغ روشنی در دنیای تاریک ) :
نالش بکر خاطرم ز قضاست
گله ٔ شهربانو از عمر است .

خاقانی .


یعنی که نقاب شهربانو
فاروق عجم ستان گشاید.

خاقانی .


لیکن تتبعات اخیر نشان داده است که این شهرت را اصلی نیست و یزدگرد را دختری بنام شهربانو نبوده است . برای اطلاع بر مآخذ داستان شهربانو رجوع به ربیع الابرار زمخشری و قابوس نامه و مجمل التواریخ شود.
ترجمه مقاله