ترجمه مقاله

شهربانو

لغت‌نامه دهخدا

شهربانو. [ ش َ ] (اِ مرکب ) ملکه . بانوی شهر. (یادداشت مؤلف ) :
بشوهر بود بانو را یکی شاه
بزرگ و نامور در کشور ماه
به پیری بارور شد شهربانو
تو گفتی در صدف افتاد لؤلو.

(ویس و رامین ).


ترجمه مقاله