ترجمه مقاله

شورپشت

لغت‌نامه دهخدا

شورپشت . [پ ُ ] (ص مرکب ) چاروایی سرکش و نافرمان که اگر در زیر بار کشند، بار را بیندازد و اطلاق آن بر چنین آدمی مجاز است . (بهار عجم ) (آنندراج ). || ستیزه جو و جنگجو و هنگامه ساز. (ناظم الاطباء) :
شوربخت و شورچشم و شورپشتی ای رقیب
این چنین گیرد نمک آن را که نشناسد نمک .

محسن تأثیر.


ترجمه مقاله