ترجمه مقاله

شو

لغت‌نامه دهخدا

شو. [ ش َ / شُو ] (اِ) شب است که عربان لیل خوانند، چه در فارسی بای ابجد و واو بهم تبدیل می یابند. (برهان ). بیشتر اهل تبرستان چنین تکلم کنند. (انجمن آرا) :
چو روچ آیه بگردم گرد گیتی (کویت )
چو شو آیه (گرده ) به خشتی وانهم سر.

باباطاهر (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).


ترجمه مقاله