ترجمه مقاله

شپاشاپ

لغت‌نامه دهخدا

شپاشاپ . [ ش َ ] (اِصوت مرکب ) آواز و صدای پیکان تیر باشد که پی درپی درجایی بخورد. (برهان ) (ناظم الاطباء). شپشاپ . شپ شپ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). آواز تیرهای پی هم انداخته . (فرهنگ نظام ). آواز صدای پیکان تیر که پی درپی افکنندو آن را شپشاپ نیز گویند. (انجمن آرا) :
بر آمد ز ناورد برنا و پیر
شپاشاپ پیکان فشافاش تیر.

هاتفی .


ترجمه مقاله