ترجمه مقاله

شپ

لغت‌نامه دهخدا

شپ . [ ش َ ] (ص ، ق ) جهنده و خیزکننده . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). جهنده و خیزکننده و آن را شسب و گشسب نیز گویند. (از انجمن آرا). || زود، که عربان عجل گویند. (برهان قاطع). زود و شتاب . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله