ترجمه مقاله

شکالش

لغت‌نامه دهخدا

شکالش .[ ش ِ ل ِ ] (اِمص ) شکالیدن . (ناظم الاطباء). رجوع به شکالیدن شود. || اندیشه و تصور و فکر و خیال . (ناظم الاطباء). در این معنی ظاهراً مصحف سگالش باشد. رجوع به سگالش شود. || شرارت . (ناظم الاطباء). || توجه و دقت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله