شکرشکار
لغتنامه دهخدا
شکرشکار. [ ش َ ک َ / ش َک ْ ک َ ش ِ ] (ص مرکب ) که شکر شکار کند. کنایه از کسی که از لب معشوق بوسه رباید :
تا در شکارگاه بتان عاشقی به لب
باشد شکرشکار چه پنهان چه آشکار.
از بوسه گاه خوبان شکّرشکار باش
تا پیشگاه باشی و اقبال پیشکار.
تا در شکارگاه بتان عاشقی به لب
باشد شکرشکار چه پنهان چه آشکار.
سوزنی .
از بوسه گاه خوبان شکّرشکار باش
تا پیشگاه باشی و اقبال پیشکار.
سوزنی .