ترجمه مقاله

شکسته پایی

لغت‌نامه دهخدا

شکسته پایی . [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت شکسته پای . پای شکسته داشتن . (یادداشت مؤلف ) :
هرکه را این شکسته پایی داد
آن لطف کرد و مومیایی داد.

نظامی .


رجوع به شکسته پا شود.
ترجمه مقاله