شکم انداختن
لغتنامه دهخدا
شکم انداختن . [ ش ِ ک َ اَ ت َ ](مص مرکب ) مرادف شکم داشتن . (آنندراج ) :
شکم انداخته ابر بهاری
شده آبستن گوهر نثاری .
رجوع به شکم داشتن شود.
|| اسقاط حمل ، ترجمه ٔ محاوره ٔ هندی است . (آنندراج ).
شکم انداخته ابر بهاری
شده آبستن گوهر نثاری .
حکیم زلالی (ازآنندراج ).
رجوع به شکم داشتن شود.
|| اسقاط حمل ، ترجمه ٔ محاوره ٔ هندی است . (آنندراج ).