ترجمه مقاله

شکنوان

لغت‌نامه دهخدا

شکنوان . [ ] (اِخ ) نام یکی از سه قلعه بوده در قدیم که به امر جمشید درشهر اسطخر ساخته شده ، و آن سه [ اصطخر، شکسته و شکنوان ] را سه گنبدان می خواندند. (از نزهةالقلوب ج 3 ص 120 و 132) : سه قلعه یکی قلعه ٔ اصطخر، دوم قلعه ٔ شکسته ، سوم قلعه ٔ شکنوان در میان شهر نهاده بود و آنرا سه گنبدان گفتندی . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 126). سه قلعه ساخت [ جمشید ] یکی قلعه ٔ اصطخر دوم قلعه ٔ شکسته و سوم شکنوان . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 32).
ترجمه مقاله