ترجمه مقاله

شکوهنج

لغت‌نامه دهخدا

شکوهنج . [ ش ِ هََ ] (اِ) خارسه پهلویی که خارخسک نیز گویند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از برهان ). خارخسک . (فرهنگ جهانگیری ). شکوهه . خسک . خار آهنین که بر راه لشکر خصم ریزند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شکوهج شود.
ترجمه مقاله