ترجمه مقاله

شکیمت

لغت‌نامه دهخدا

شکیمت . [ ش َ م َ ] (ع اِمص ) شکیمة. کینه . سرکشی . کبر. غرور: توقع این معاونت و طمع این ممانعت جز تقویت عزیمت و شدت شکیمت ناصرالدین ابومنصور متصور نیست . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 103). رجوع به شکیمة شود.
ترجمه مقاله