ترجمه مقاله

شیبان

لغت‌نامه دهخدا

شیبان . [ ش َ ] (اِخ ) ابن جوجی بن چنگیز، خان مغول و مؤسس خاندان شیبان در قرن ششم هجری است . موقعی که «باتو» به مجارستان حمله برد (1140 م .) برادرش شیبان با او بود و چون از خود کفایت و لیاقت بروز داد، «باتو» نه تنها او را عنوان پادشاهی مجارستان - که فقط مقامی اسمی بود - داد بلکه مساکن عده ای از قبائل شمالی خانات «اردا» را هم به او واگذاشت . شیبان تابستانها را از حدود کوههای اورال به اطراف نهرهای «ایلک » و «ارقیز» و زمستانها را بحدود مجاری «سیر» و «چو» و «ساری سو» میرفت . پشت ششم او منگوتیمور با «ازبک » خان کل سیراُردو معاصر بود. و قبایل خاندان شیبان از آن تاریخ ببعد به ازبکان مشهور شده ، این اسم بر روی ایشان ماند. (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله