ترجمه مقاله

شیرناک

لغت‌نامه دهخدا

شیرناک . (ص مرکب ) جایی که درآن شیر (اسد) فراوان باشد. (ناظم الاطباء): ارض مأسدة؛ زمین شیرناک . (صراح اللغة). زمینی که شیر بیشه در آن فراوان باشد. مأسدة. (یادداشت مؤلف ) : کوهها و قلعه ها و بناهای بلند و کوشکهای ملوک و بیابانها و سنگریزه ها و زمینهای شیرناک . (التفهیم ).
ترجمه مقاله