ترجمه مقاله

شیروان

لغت‌نامه دهخدا

شیروان . [ شیرْ ] (اِخ ) شهر کوچک و مرکز بخش تابع شهرستان قوچان که در کنار راه شوسه ٔ بجنورد واقع است و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول جغرافیایی 57 درجه و 55 دقیقه و عرض 37 درجه و 27 دقیقه ، و اختلاف ساعت نسبت به تهران 24 دقیقه است . این شهردر اردیبهشت سال 1308 هَ . ش . بر اثر زلزله ویران شد، پس از دو سال خرابی با اسلوب جدید آباد و دو خیابان از خاور به باختر و از شمال به جنوب و یک فلکه درمرکز شهر ایجاد شد. سکنه ٔ آن در حدود 9349 تن است . آب آن از سه رشته قنات و 4 آب انبار است . دارای مساجدو کارخانه ٔ برق و 20 باب مغازه است . شغل اهالی زراعت و کسب و تجارت . صنایع دستی قالیچه و کرباس بافی است . ادارات دولتی دارد و راه شوسه ٔ کناره (تهران - مشهد) از آن می گذرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6). نام قلعه ای است به خبوشان . (انجمن آرا) (آنندراج ).
ترجمه مقاله