ترجمه مقاله

شیشه باز

لغت‌نامه دهخدا

شیشه باز. [ شی ش َ / ش ِ ] (نف مرکب ) محیل و حیله گر و دغل باز و شعبده باز. (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از غیاث ) (از برهان ) (از آنندراج ) :
از سنگلاخ رز دل این شیشه باز من
خندان چو کبک مست ز کوه و کمر گذشت .

صائب (از آنندراج ).


|| فرقه ٔ بازیگران رقاص که شیشه بر سر گرفته رقص کنند. (غیاث ). || (اِ مرکب ) آفتاب . (ناظم الاطباء). کنایه از آفتاب است . (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ).
ترجمه مقاله