ترجمه مقاله

شیظمی

لغت‌نامه دهخدا

شیظمی . [ ش َ ظَ می ی ] (ع ص ، اِ) سخت دراز تناور. جوان از شتر و از اسب و از مردم . ج ، شَیاظِمة. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به شیظم شود. || مرد بسیارگوی فصیح . (از اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). || اسب خوش آینده . || شیر بیشه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله