ترجمه مقاله

شیوه گر

لغت‌نامه دهخدا

شیوه گر. [ شی وَ / وِ گ َ ] (ص مرکب ) شیوه کار. شیوه باز. (ناظم الاطباء). حیله گر. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شیوه باز شود. || آنکه دارای روش و طریقه است . (فرهنگ فارسی معین ). || معشوقی که به همه ٔ فنون عاشقی آگاه است و ناز و کرشمه بکار برد.
ترجمه مقاله